در این مطلب از زندگی آروم در رابطه با مصرف جیگر در دوران بارداری صحبت خواهیم کرد که آیا مصرف آن در این دوران مفید است یا مضر
یکی از سوالاتی که برای بسیاری از خانمها در دوره بارداری پیش میآید این است که خوردن جگر در طول بارداری به نفع آنهاست یا به ضررشان. از آنجا که جگر خونساز است ممکن است برای بسیاری از خانمهای باردار این تصور پیش بیاید که مصرف آن میتواند سطح اسید فولیک و آهن خون را افزایش دهد اما واقعیت این است که خوردن جگر در این دوران چندان مناسب نیست.
جگر ویتامین A زیادی دارد
با اینکه جگر سرشار از ویتامینها و مواد معدنی است اما به دلیل بالا بودن سطح ویتامین رتینول در آن میتواند به جنین آسیب وارد کند. علاوه بر جگر محصولاتی که از جگر گوشت و مرغ و مغز تهیه شده، هم همین خاصیت را دارد. هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد جگر پخته شده سطح پایینی از رتینول دارد و بنابراین مصرف خوراکیهایی مانند جگر سرخ شده و بو داده هم در این دوران مناسب نیست.
مکمل ویتامین A را با احتیاط مصرف کنید
علاوه بر این که در خوردن جگر باید احتیاط کنید بهتر است حواستان به مکملهای ویتامینی که مصرف میکنید هم باشد تا سطح ویتامین A آن بیش از حد مجاز نباشد. بهترین کار این است که پیش از مصرف هرگونه مکملی با پزشک مشورت کنید. به یاد داشته باشید این اقدام احتیاطی را درباره مکملهای روغن مایع هم داشته باشید چون روغن ماهی یا از بدن ماهی تهیه شده یا از کبد ماهی و حتما میدانید که نباید از مکملهایی که از کبد ماهی تهیه شده استفاده کنید چون روغن کبد ماهی غلظت بسیار بالایی از رتینول را دارد.
خوردن جگر در دوران بارداری چندان مناسب نیست
ویتامین A را از کجا تامین کنید
شما نیاز به مقدار لازم و کافی ویتامین A در طول بارداری دارید چون این ویتامین برای پوست، چشم، و سیستم ایمنی بدن بسیار مفید است. ویتامین A به دو شکل وجود دارد:
• رتینولی که در غذاهای حیوانی یافت میشود.
• بتاکاروتنی که در میوه ها و سبزیهای وجود دارد.
شکل بتاکاروتنی ویتامین A در دوران باردای کاملا بی خطر است و شما با خیال راحت میتوانید بسیاری از میوهها و سبزیهایی را که حاوی ویتامین A هستند، مصرف کنید و از این بابت نگرانی نداشته باشید. نکته مهم اینجاست که شما میتوانید ویتامین A لازم بدنتان را از رتینول و بتاکاروتن هر دو به دست آورید به شرط آنکه در سطوح ایمن و اندازه مناسب از آن استفاده کنید.
غذاهای زیر اگر به مقدار مناسب مصرف شوند خطری برای مادر و جنین به همراه ندارد:
• محصولات لبنی
• تخم مرغ
• انواع گوشت به جز جگر
• ماهی های روغنی
• سبزیهایی مانند هویج، کلم بروکلی، گوجه فرنگی، کدو تنبل
خطرات ویتامین A بیش از حد
برخی مطالعات نشان داده است سطح بالای ویتامین A میتواند منجر به نقص جنین شود. بهترین اندازه استفاده از ویتامین A برای یک خانم باردار روزانه ۲۵۶۵ واحد بین المللی است. در تحقیقی که انجام شد مشخص شد زنانی که در طول دو ماهه اول بارداری بیش از ۱۰ هزار واحد بین المللی ویتامین A مصرف کردند دوبرابر بیشتر در معض خطر نقص جنینی قرار داشتند. از سوی دیگر مشخص نیست مصرف کم این ویتامین میتواند با نقص جنینی مرتبط باشد یا نه!
نکته مهم
بهتر است بدانید که مصرف ۸۵ گرم جگر گوشت حاوی ۲۷ هزار واحد بین المللی ویتامین A است و همین مقدار جگر مرغ نیز ۱۲ هزار واحد بین المللی ویتامین A دارد. اگر مکمل مصرف میکنید نباید محتوای ویتامین A در آن بیش از ۵ هزار واحد بین المللی باشد.
منبع:niniban.com
برخی از اشتباهاتی که شوهران مرتکب میشوند را زنانشان هرگز نمیتوانند ببخشند و از آنها بگذرند. در این مطلب از زندگی آروم در رابطه با خط قرمز های یک زن که باید رعایت کنید صحبت خواهیم کرد.
هم خانمها و هم آقایون اشتباهاتی در رابطه مرتکب میشوند که آرامش و عشق رابطه را بر هم میزند. این اشتباهات از طبیعت آنها و تفاوت بین فیزیولوژی مرد و زن ریشه میگیرد. بخشیدن اشتباهات کوچک و دوباره شروع کردن کار سختی نیست. ولی بعضی اشتباهات هست که میتواند رابطه را برای همیشه خراب کند. هم خانمها و هم آقایون هر دو ممکن است دچار چنین اشتباهاتی شوند. اشتباه چیزی نیست که مخصوص یک جنسیت خاص باشد. فقط مردها نیستند که اشتباه میکنند. خانمها هم ممکن است دچار اشتباهاتی شوند که بخشیدن آن کار سختی است. مثلاً اگر مردی با زن دیگری به همسر خود خیانت میکند، زنش هیچوقت او را نخواهد بخشید. بااینکه خیلی از زنها ممکن است تصمیم بگیرند دوباره از نو با شوهرشان شروع کنند ولی دیگر هیچ چیز بین آنها مثل قبل نخواهد شد. حتی چیزهای کوچک برای آقایان مثل پنهان کردن چیزی از همسرشان یا انجام کاری خلاف میل او میتواند اشتباه بزرگی باشد. برای مردها این چیزها چندان چیز خاصی نیست ولی برای زنها اینطور است.
در زیر به شش مورد از اشتباهات آقایان که خانمها هیچوقت نمیبخشند و از آن نمیگذرند اشاره میکنیم:
خیانت: این یکی از بزرگترین اشتباهاتی است که خانمها هیچوقت از آن نمیگذرند. اگر بخاطر زنی دیگر به همسرتان خیانت کرده باشید، رابطهتان پایان خواهد یافت.
بیبند و باری جنسی: این مورد هم مثل خیانت برای خانمهایی که به مردی متعهد هستند قابلقبول نیست. زنها هم مثل مردها دوست ندارند شریک زندگیشان را با کسی تقسیم کنند!
پنهان کاری: پنهان کردن چیزی از همسرتان شما را به مشکل بزرگی خواهد انداخت. ممکن است به شما شک کند و سوءتفاهمها بیشتر شود.
دروغ گفتن: دروغ گفتن اشتباه دیگری است که زنها نمیبخشند. مثلاً اگر به همسرتان بگویید که سر کار بودهاید ولی در واقعیت خانه دوستتان مشغول خوشگذرانی بوده باشید، حسابی به دردسر خواهید افتاد. این چیزهای کوچک روی اعتماد او به شما تاثیر خواهد گذاشت.
حمایت نکردن او: زمانهایی هست که همسرتان به حمایت شما نیاز دارد. اگر صرفنظر از اینکه حق با اوست یا نیست، کنار او نباشید، رابطهتان به خطر خواهد افتاد. در آن لحظه باید از او حمایت کنید. اگر حق با او نبود، بعداً که آرامتر شد برایش توضیح دهید.
فراموش کردن روز تولدش: این یکی از بزرگترین اشتباهاتی است که مردها مرتکب میشوند. زنها چنین اشتباهاتی را نمیبخشند. حتی اگر شما را ببخشد، هر روز و هر شب به شما سرکوفت خواهد زد.
منبع: مردمان
برای اینکه همسر خود را برای بچه دار شدن متقاعد کنید میتوانید از شیوه های زیر استفاده کنید. در این مطلب از زندگی آروم در رابطه با شیوه های متقاعد کردن شوهر برای بچه دار شدن صحبت خواهیم کرد.
بچه خواستن میتواند ما زنها را دیوانه کند. همه زنها ۲۴ ساعت هفت روز هفته به بچه فکر میکنند. همه جا بچهها را میبینید، احتمالاً خیلی از دوستانتان بچه دارند و این باعث میشود نتوانید بچه را از ذهنتان بیرون کنید. موضوع را با شوهرتان در میان میگذارید و متوجه میشوید که او به هیچ عنوان موافق نیست. باوجود این بیمیلی، باز هم نمیتوانید جلو احساسات خودتان را بگیرید. شوهرتان به بیخوابیهای شبانه و عوض کردن پوشک بچه فکر میکند ولی شما به پاهای تپل و کفشهای کوچولوی بچه فکر میکنید. میخواهید بدانید که برای متقاعد کردن شوهرتان کاری از دستتان برمیآید یا نه.
شاید کمی مشکل باشد ولی کارهایی هست که میتوانید برای علاقهمند کردن شوهرتان به بچهدار شدن انجام دهید. این کار دو مرحله دارد. اولی داشتن گفتگویی با احترام متقابل و دومی حرف زدن درمورد دلایل این بیعلاقگی است.
مرحله اول: انتخاب لحن مناسب برای گفتگو
در این مرحله میدانید که خواستههای متفاوتی دارید. خیلی مهم است که در این بحث به همسرتان فضایی باز بدهید تا بتواند احساساتش را به خوبی ابراز کند.
حتماً آرامشتان را حفظ کرده و سعی نکنید حالت تحمیلکننده داشته باشید. این واقعیت که میخواهد درموردش حرف بزند خودش قدم مثبتی است! شما هم باید درک کنید و از او حمایت کنید. شوهر شما نیاز به تحسین شدن دارد و باید احساس کند که احساساتش برای شما ارزش دارد.
برایش توضیح دهید که فقط بچه نمیخواهید، بلکه میخواهید خانوادهای کنار او تشکیل دهید. خیلی مهم است که به او بفهمانید دلیل اینکه میخواهید بچهدار شوید این است که او میتواند پدر فوقالعادهای برای بچهتان شود. خصوصیات خوبش را به او یادآور شوید و از چیزهایی که میتواند به زندگی فرزندتان وارد کند برایش بگویید.
دقت کنید که از کلمه «ما» استفاده کنید نه «من». با این طور حرف زدن تصور نخواهد کرد که این موضوع برایتان به یک مشکل تبدیل شده است. این یعنی گفتگویتان دوستانه است و هر دو در یک جبهه هستید و باوجود اختلاف نظر، هنوز هم شریک زندگی هم هستید.
مرحله دوم: حرف زدن درمورد بچه
حالا که شروع به حرف زدن کردهاید، وقت آن است که دلایلی که باعث بیعلاقگی او به بچهدار شدن است را بفهمید. به طور کلی، مردمها برای عدم تمایل به بچهدار شدن سه دلیل ارائه میکنند:
۱) امنیت مالی
باوجود اینکه در جهان مدرن خانمها هم نقش مهمی در وضعیت اقتصادی خانواده ایفا میکنند، ولی مردها همچنان فکر میکنند که باید از خانوادهشان حمایت کنند. این یعنی ممکن است شوهرتان احساس کند از پس هزینههای شما و بچه برنمیآید. بودجهتان را مشخص کنید و درصورت لزوم به او نشان دهید که با کمال میل حاضرید خیلی از هزینههای شخصیتان را حذف کنید. شروع به پسانداز کردن ایده بسیار خوبی است. یادتان باشد وقتی او به این مسائل توجه میکند یعنی میخواهد از خانواده حمایت کند. مسئولیتپذیریاش را تحسین کنید و پیشنهاداتی برای مدیریت مالی ارائه کنید.
۲) اعتمادبهنفس
خیلی خوب است که درمورد ناامنیهایی که از پدر شدن احساس میکند حرف بزنید. از او بپرسید یک پدر خوب به نظرش چه ویژگیهایی دارد. ممکن است به این خاطر باشد که خودش رابطه خوبی با پدرش نداشته است و یا ممکن است نگران باشد که آمدن بچه رابطه شما دو نفر را تغییر دهد. به او یادآور شوید که علاقه بین شما به هیچ عنوان کمتر نخواهد شد و نمونههایی از یک پدر خوب را به او معرفی کنید. شما هم با او درمورد ترسهایتان از مادر شدن حرف بزنید و راهحلهایی برای حل مشکلتان در کنار هم ارائه کنید.
۳) تغییر در سبک زندگی
بچهها با آمدنشان خیلی چیزها را تغییر میدهند و ممکن است شوهرتان نگران این باشد که محبور شود خیلی از کارها و چیزهایی که از آنها لذت میبرد را بخاطر آن بچه قربانی کند. درست است، فداکاریهایی باید انجام شود، ولی باید تعریف درستی از این فداکاریها برای او ارائه کنید. به او یادآور شوید که این فداکاریها برای چیست و مطمئنش کنید که ارزشش را دارد.
نکات دیگری که میتواند کمکتان کند
کارهایی که همیشه دوست داشتید انجام دهید را انجام دهید – بچهدار شدن قدم بزرگی است و رابطه شما بعنوان زن و شوهر را تغییر میدهد. ایده خیلی خوبی است که قبل از بچهدار شدن با هم به یک سفر اکتشافی بروید. از زمانی که برای دونفره بودنتان باقی مانده است نهایت استفاده را ببرید.
با زوجهایی که بچهدارند رفتوآمد کنید – اگر از دوستانتان کسی بچه کوچک دارد با آنها وقت بگذرانید و اجازه بدهید که شوهرتان یک خانواده را از نزدیک ببیند و با بچه تجربه پیدا کند. حتی میتوانید به آنها پیشنهاد بدهید که بچهشان را چند ساعت برایشان نگه دارید. خیلی از مردها وقتی دوستان و برادرانشان را با بچه میبینند، احساس بهتری نسبت به این مسئله پیدا میکنند.
متقاعد کردن شوهرتان برای بچهدار شدن شاید چندان آسان نباشد، به همین دلیل یادتان باشد که باید صبور باشید و درک کنید. به شوهرتان برای فکر کردن به این موضوع وقت بدهید. رفتارش با بچههای دیگر را تحسین کنید ولی دقت کنید که افراطی رفتار نکنید و بیست و چهار ساعت درمورد بچه با او حرف نزنید. وقتی شوهرتان احساس کند که میتواند پدر فوقالعادهای باشد و میتوانید خانوادهای دوستداشتنی کنار هم باشید، خیلی زود دست به کار بچهدار شدن خواهید شد!
منبع: مردمان
در این مطلب از ckn'd Hv,l در رابطه با حریم خصوصی چه در روابط زناشویی و چه در روابط دوستی های قبل زدواج صحبت خواهیم کرد.
همه انسان ها دوست دارند برای خود محدوده ای مشخص و حریم شخصی ویژه ای داشته باشند که هیچ کس به آن راهی نداشته باشد. اما در زندگی زناشویی این حریم شخصی تعریف دیگری دارد. ما در زندگی مشترک تا چه حد اجازه داریم به حریم شخصی یکدیگر نزدیک شویم؟ معنی حریم خصوصی زن و شوهر چیست؟
حریم خصوصی یا شخصی در رابطه با زندگی مشترک به این معنی است که هر دو طرف، فرصتی برای خلوت و انتخاب به همدیگر بدهند و به انتخاب های هم احترام بگذارند.
ادغام دو عنصر
ازدواج ادغام دو فردیت است، مثل واکنش شیمیایی؛ بعد از این واکنش شیمیایی، دیگر هیچ کدام از عنصرهای اولیه ماهیت خود را ندارند و ماهیت جدیدی پیدا کرده اند. شباهتی که این وضعیت به ازدواج دارد، این است که ازدواج یک وضعیت جدید درست می کند. البته این به معنی آن نیست که در وضعیت ازدواج، کلا هویت اولیه آدم ها از بین برود. به نظر می رسد باید به این قاعده تن بدهیم که این رابطه، رابطه ای دارای سه فضاست؛ فضای «من»، فضای «تو» و فضای «ما» . این فضای من با فضای من قبل از ازدواج کمی فرق می کند.
همه افراد پیش از ازدواج در حریم فردی و شخصی خود به سر می برند و بسیاری از مسائل آنها فقط به خودشان مربوط می شود. در این دوران خودشان تصمیم می گیرند کجا بروند، با چه کسانی بیشتر ارتباط داشته باشند و با چه کسانی کمتر…
چرا به دوستی های ناپایدار روی می اوریم؟در این مطلب از ایران مادام در رابطه با دوستی های ناپایدار بین دختر و پسر صحبت خواهیم کرد.ما قبل از ازدواج باید از این موضوع آگاه باشیم که ازدواج، آزادی عمل ما را محدود می کند و در برابر طرف مقابل خود مسئولیت هایی داریم. دختران و پسران اگر قبلا خودشان به تنهایی تصمیم می گرفتند، بعد از ازدواج باید با همفکری یکدیگر این کار را انجام دهند. در واقع ازدواج حریم خصوصی و شخصی ما را محدود می کند؛ یعنی وقتی ازدواج می کنیم باید بپذیریم که در انتخاب های ما فرد دیگری هم سهیم است و این حق را باید برای او قائل باشیم. اما نکته مهم در چگونگی رعایت حد و حدود این حریم و محدودیت هاست.
فقط هزینه نمی دهید
شاید فکر کنید کم شدن حریم خصوصی شما، یک محدودیت بزرگ است. اما در مقابل این هزینه ای که برای ازدواجتان می دهید، منفعت های بسیاری هم نصیبتان می شود. در بسیاری از موارد این ارتباط برای ما نقش حمایت کننده و پشتیبان را خواهد داشت، حمایتی که قبل از آن تجربه اش نکرده ایم. برای این که بتوانیم بهتر این حمایت ها و محدودیت ها را در کنار هم بپذیریم باید از قبل خودمان را برای ورود و پذیرش این شرایط آماده کنیم و در واقع سبک زندگی خودمان را تغییر دهیم تا با موقعیت جدید ازدواج و حضور همیشگی یک همراه در زندگی مان کنار بیاییم. با ورود به زندگی زناشویی باید با مهارت هایی از جمله مشارکت، همکاری و تشریک مساعی با یکدیگر آشنا شویم، مشورت کردن و حق قایل شدن برای نظر دیگری را یاد بگیریم و به آنها عمل کنیم.
شکل تهدیدآمیز ارتباط زناشویی این است که زوج ها هیچ حریم خصوصی را برای همدیگر قائل نشوند
افتادن از آن طرف بام
بعضی افراد فکر می کنند وقتی ازدواج کنند، اصلا وارد حریم خصوصی همدیگر نمی شوند و حریم یکدیگر را مخدوش نمی کنند. هر کسی هر کاری خواست می تواند بکند و ربطی هم به دیگری ندارد و زن وشوهر نباید هیچ مزاحمتی برای یکدیگر داشته باشند. اما فراموش نکنیم که به این ترتیب هیچ زندگی و خانواده ای شکل نمی گیرد. زیرا ما نمی توانیم بگوییم ازدواج می کنیم، ولی همچنان هر کاری می خواهیم به تنهایی انجام می دهیم.
این تفکر با فلسفه ازدواج مغایرت دارد، چون اصلا معنای ازدواج این نیست که هر کس راه خود را برود. در واقع زوجین حتما باید قبل از ازدواج از شرایط ورود به رابطه زناشویی مطلع باشند و بدانند که در هر صورت زندگی مشترک، محدودیت های خاص خود را دارد و در واقع همسر ما حق دارد همان طور که شریک زندگی ماست، همراه ما هم باشد.
ازدواج دست و پا گیر
شکل تهدیدآمیز ارتباط زناشویی این است که زوج ها بعد از ازدواج مانع حرکت، پیشرفت وتلاش یکدیگر شده و اصولا هیچ حریم خصوصی را برای همدیگر قائل نشوند. یعنی مثلا مردی اجازه ندهد که همسرش در هیچ فعالیت اجتماعی مشارکت داشته باشد. این گونه رفتارها را در واقع می توان تهدیدی دانست که فرد احساس کند پیش از ازدواج از آرامش و آزادی عمل بیشتری برخوردار بوده است. واقعیت این است، هیچ کسی نه تنها نباید فضای شخصی طرف مقابلش را بگیرد، بلکه حتی نباید به خودش اجازه بدهد که به هر دلیل و استدلالی درون آن هم سرک بکشد. همزمان، هیچ کدامشان هم نباید از دیگری بخواهد که اجازه بدهد وارد فضای شخصی او بشود؛ مساله ای که به اعتماد به نفس و شناخت هر کسی از خودش برمی گردد.
مهارت بیاموزید
وقتی ما در دوران مجردی عادت کرده باشیم به تنهایی برای همه چیز تصمیم بگیریم معمولا به سختی می توانیم طرف مقابل خود را درک کنیم و به نظر و حریم خصوصی او هم احترام بگذاریم.
بهترین کار برای حفظ حریم زناشویی این است که پیش از ازدواج با مهارت های مختلف همکاری و پذیرش نظر دیگران، صحبت کردن و گفت وگو های سازنده، درست و احترام به حریم آنها و مرز بین صمیمیت و دخالت آشنا شویم. در واقع از لحاظ فطری، انسان ها نیاز دارند مستقل باشند و خودشان تصمیم بگیرند و حریم خصوصی هم برای خودشان داشته باشند و این خواسته ای است که ما از کودکی با آن آشنا هستیم.
معمولا مشکل در ارتباط، زمانی به وجود می آید که ما به انتخاب یکدیگر احترام نمی گذاریم. هیچ اشکالی ندارد همسران گاهی به یکدیگر اجازه بدهند خودشان انتخاب کنند و مسئولیت انتخاب های غلط خود را هم برعهده بگیرند انتخاب، حق هر زن و شوهری است و ما باید این را بپذیریم، ولی این موضوع به این مفهوم نیست که ما در انتخاب های خود کاملا آزاد باشیم و شیوه زندگی کردن و صرف کردن وقت هایمان در زندگی زناشویی مانند زمان مجردی باشد و خودمان به تنهایی در زندگی تصمیم بگیریم، زیرا ازدواج در واقع یعنی رفتن به سمت جمعی زندگی کردن و جمعی تصمیم گرفتن. یادتان باشد فضای شخصی «او»، فضای شخصی و خصوصی اوست. باید به سلیقه «او» احترام گذاشت و برای فردیتش حق و حقوق قائل شد.
منبع: چاردیواری، تماشا
دروغ های کوچکی که آسیب های بزرگ میزنند. در این مطلب از زندگی آروم در رابطه با تاثیرات دروغ های کوچک در زندگی زناشویی صحبت خواهیم کرد.
بعضیها به سادگی دروغ میگویند، دروغهایی کوچک که ظاهرا آسیبی به کسی نمیزنند و حتی برای پیشگیری از ناراحتی خیلی هم خوب و مفید هستند اما دروغهای کوچک یا پنهان کردن بخشی از حقیقت به این دلیل که شاید بیان حقیقت باعث ناراحتی شریک زندگیتان شود کاری منطقی و اخلاقی نیست.
دروغگویی میتواند تبدیل به یک عادت شود و شما را در موقعیتهایی قرار میدهد که بیدلیل و ناخواسته نیز دروغ بگویید. اما این بیشتر از آنچه دربارهاش دروغ گفته اید برای رابطه صمیمی خطرناک است، زیرا دروغ گفتن، همراه با انکار دیگری و ارتباط متقابل است، چون همیشه چیزی وجود دارد که نباید بیانش کرد و دیگری نباید بداند این یعنی؛ وارونه کردن حقیقت هرچند خوب یا بد. پنهانکاری، انکار و نادیدهگرفتن یک مشکل است و هیچ چیز را بهبود نمیدهد.
برای چه دروغ میگویید
برخی از افراد دروغهای کوچکی میگویند، چون به این ترتیب میتوانند خود را از خطر درامان نگه دارند. این یعنی طرف مقابل شما ظرفیت پذیرش حقیقت را ندارد و با شنیدن واقعیتها یا از کوره درمیرود یا اظهار ناراحتی شدید و افسردگی میکند یا اینکه اگر مساله به خود شما ربط داشته باشد ممکن است او با خشونت یا رفتاری آسیب زننده با شما برخورد کند.
متاسفانه شما نمیتوانید با پنهانکاری یا دروغ خودتان را در امان نگه دارید یا شرایط را عوض کنید. حقیقتها وجود دارند و این طرف مقابل شماست که باید آنها را بپذیرد بدون اینکه به خودش یا دیگران آسیب بزند. پنهانکاری همواره با ترس آشکار شدن همراه است. پس در واقع شما هرگز در امان نیستید. اگر مسالهای خارج از تحمل شریک شماست این مشکل شخصی اوست و راهحل آن بدون شک پنهانکاری، دروغ و وارونه کردن واقعیتها نخواهد بود.
شما باید بدانید که اگر راستگویی شما به دیگری جراحتی وارد کند بازهم ارزشمند است. در سالهای اول درک و شناخت ناقص از هم باعث می شود که افراد نسبت به هم اعتماد نداشته باشند و هر از چندگاهی چیزهایی از گذشته یا حال را پنهان کنند. اما یک رابطه خوب با هیچ آدمی با دروغگویی بهتر نمیشود. شما هرگز نمیتوانید با یک دروغ در خودتان یا دیگری احساس مثبت ایجاد کنید. اگر نمیتوانید راست بگویید حداقل سکوت کنید.
آیا اعتماد ویران میشود؟
بله. شما بالاخره یک جای این بازی اشتباه پیش میروید و چیزی که از دست میدهید اعتماد در رابطه است. برای بازسازی رابطه در این شرایط شما نیاز به زمان زیادی دارید. شما مجبور میشوید برای بازسازی این اعتماد همه چیز را دوباره توضیح بدهید. این غیر ممکن نیست اما بسیار دشوار است.
اگر دلیلی برای دروغ گفتن وجود ندارد تمرین کنید تا این عادت را از سرتان بیندازید. اگر دلیلی برای دروغگویی وجود دارد به جای کار کردن روی دروغهای بهتر و موثرتر روی حل مشکل کار کنید.
منبع: سلامت نیوز