آموزش مسائل زناشویی zendegiye_aroom

یک وبلاگ در پشتیبانی روابط صحیح همسران

آموزش مسائل زناشویی zendegiye_aroom

یک وبلاگ در پشتیبانی روابط صحیح همسران

افراط در گفتن دوست دارم ممنوع

za4-3342


حتی دوستت دارم زیادی هم باعث دلزدگی میشود. در این مطلب از زندگی آروم  در رابطه با میزان ابراز عشق و علاقه به همسر صحبت خواهیم کرد.

افراط در گفتن دوست دارم ممنوع

معتقدم چیزی به‌نام عشق در شروع یک رابطه وجود ندارد و آنچه در ابتدا وجود دارد نیازهای اساسی یک زن و مرد در یک رابطه است که بخش عمده‌ای از آن فطری و بخش دیگر آن آموزشی است.
عشق، همان حکایت همیشه و دیرینه بشر. همه ما آن را تجربه کرده یا از دیگران شنیده‌ایم. گویا شنیدن و دیدن داستان‌های عاشقانه برای ما از همه چیز شیرین‌تر است چرا‌‌که عشق و ماجراهای عاشقانه بارها و بارها دستمایه کارگردانان، موسیقی‌دانان و هنرمندان زیادی قرار گرفته و هنوز هم عطش برای آن وجود دارد. هرکس در عشق زبان خاص خود را دارد اما کمتر کسی را می‌بینیم که با شخصیت عاشق‌پیشه، شکست خورده یا معشوق داستان‌های عاشقانه همذات‌پنداری نکند یا علاقه‌ای به دنبال‌کردن داستان نداشته باشد. این روزها داستان عشق «فرهاد» و «شهرزاد» نقل محافل است و کمتر کسی را می‌بینیم که در این باره صحبتی نکند. در این شماره سراغ حسن عسگری‌فر، روانشناس رفتیم تا درباره عشق، شکست عاطفی، صبوری در راه عاشقی و… برای‌تان بنویسیم.

عشق در شروع رابطه همان نیازهای اساسی است
معتقدم چیزی به‌نام عشق در شروع یک رابطه وجود ندارد و آنچه در ابتدا وجود دارد نیازهای اساسی یک زن و مرد در یک رابطه است که بخش عمده‌ای از آن فطری و بخش دیگر آن آموزشی است. اینکه ما می‌گوییم نیازهای متفاوت مرد و زن یعنی اگر یک مرد بتواند حداقل نیازهای روحی و روانی یک زن را ارضا و اقناع کند، یعنی یک اصل کلی حمایت‌گری را داشته باشد، این مرد برای زن جذابیت ایجاد می‌کند. طول این جذابیت باعث ایجاد وابستگی عاطفی می‌شود. مقابل این قضیه برای دنیای مردانه است که این دنیای مردانه عمدتا کل‌نگر است (برخلاف زن که جزء‌نگر است). مرد براساس اصل لذت وارد رابطه می‌شود و اگر زنی از زیبایی‌هایی برخوردار باشد می‌تواند مرد را به خود جلب کند.

زیبایی هم معنای زیبایی ظاهری و هم زیبایی‌های باطنی و رفتاری است که مرد را به سمت یک زن جذب می‌کند. یعنی زن و مرد بتوانند دنیای عاطفی، روانی و نقش‌های زن و مرد را ارضا کنند و از لحاظ این نیازها تامین‌کننده باشند؛ آن‌وقت است که وابستگی عاطفی که ما آن را عشق می‌نامیم شکل می‌گیرد و یک رابطه آغاز می‌شود. آن زمان که زن و مرد یکدیگر را برای اینکه نیازهای همدیگر را به‌خوبی اقناع می‌کنند می‌خواهند. وقتی با این نگاه وارد می‌شویم، درمی‌یابیم که وارد یک ارتباط شراکتی شده‌ایم که اگر سهم روانی، جنسی، عاطفی و… خود را می‌گیری، باید همین نقش‌ها را هم برای طرف مقابل ایفا کنی، ضوابط و مرزها رعایت و به‌موقع برای رفع نیازها اقدام شود. این ارتباط دوطرفه محکم می‌تواند تعریفی از وابستگی عاطفی یا همان عشق باشد.

عشق مفهومی فانتزی نیست
عشق یک مفهوم فانتزی نیست که افراد فکر می‌کنند نیمه گمشده خود را پیدا کرده‌اند، همه چیز را در او می‌بینند و حاضرند هر کاری برای رضایت او انجام دهند. سوالی که پیش می‌آید این است که اگر چنین چیزی درباره عشق وجود داشته باشد، زمانی که طرف مقابل سرویس‌های موردنیاز من را ارائه ندهد عکس‌العمل‌ام چه خواهد بود؟ مسلما همان فردی که تصور می‌کرده نیمه گمشده خود را یافته در چنین رابطه‌ای نخواهد ماند، این است که دلدادگی و عشق مفهومی فانتزی نیست و اگر صورت صحیحی به خود نگیرد از بین می‌رود. یک کلام فانتزی و سمبلیک به‌نام عشق وجود دارد که همه ما دوست داریم آن را به رابطه خود بچسبانیم اما اگر واقع‌بینانه نگاه کنیم متوجه می‌شویم که این رابطه زمانی معنا و استحکام پیدا می‌کند که خودخواهی‌های هر دو طرف در آن ارضا شود و در غیر این صورت رابطه عاشقانه ادامه پیدا نخواهد کرد.

نمی‌توان دائم در اندوه از دست دادن ماند
همه ما آدم‌های خودخواهی هستیم که به‌دنبال کسانی می‌گردیم که نیازهای مختلف ما را آن‌طور که می‌خواهیم و به بهترین نحو و بهترین زمان برآورده کند. وقتی تصور کردیم که چنین کسی را یافته‌ایم احساس عشق در ما به‌وجود می‌آید. بسیاری از کسانی که این احساس را دارند، ممکن است به دلایل مختلف و بسیار زیاد، نتوانند به معشوق خود برسند و ادامه زندگی و ازدواج را داشته باشند. این روزها کسانی که چنین اتفاقی را تجربه می‌کنند مسلما ناراحت و سرخورده می‌شوند اما پس از مدتی موضوع را فراموش کرده و به‌دنبال شخص دیگری هستند که این نیازها را برآورده کند.

شاید در گذشته بیشتر شاهد این بودیم که افراد در برابر نرسیدن به معشوق خود ناراحتی زیاد و طولانی‌مدت نشان می‌دادند و مدت‌ها صبر می‌کردند تا عشق خود را به‌دست آورند، اما الان ماهیت عشق‌ها اگرچه تغییر کمی کرده اما زمان کمتری را به خود اختصاص می‌دهند؛ خصوصا عشق‌های نابالغ که هنوز چندان مستحکم نشده است. اینکه کسی پس از نرسیدن به معشوق خود، مسئله را بپذیرد و دائم در حالت غم و اندوه بیش از حد باقی نماند نه تنها بد نیست بلکه طبیعی است. قطعا آدم‌ها باید برای آنچه می‌خواهند تلاش کنند.

نمی‌توان دائم در اندوه از دست دادن معشوق ماند

ابراز عشق لازم است!
شاید برخی افراد تصور کنند که امروزه آدم‌ها از ابراز عشق می‌ترسند و نمی‌خواهند این موضوع را به طرف مقابل بگویند، اما این‌طور نیست. اتفاقا در شروع یک رابطه این ابراز کردن خصوصا به شکل کلامی خیلی زیاد است و هر دو طرف یا یکی از آنها این موضوع را بیان می‌کنند. اصلا اگر ابراز عشق و علاقه وجود نداشته باشد که رابطه آغاز نمی‌شود. اما مشکل در اینجاست که برخی از ما بعد از ایجاد و شروع رابطه، حد متعادل را در ابراز عشق و علاقه خود در پیش نمی‌گیریم. ما می‌بینیم که همه به هم «دوستت دارم‌» و «عاشقتم‌» را می‌گویند و کسانی که درایت بیشتری دارند کمی با شک و شبهه بیشتری وارد چنین رابطه‌ای می‌شوند که فرد از همان ابتدا به شکل افراطی و اغراقی این جملات را به کار می‌برد.

اتفاقا به نظر من تاحدی که معقول باشد و افراطی نباشد، محتاطانه استفاده کردن از‌ جمله‌های ابراز عشق معقول است. من در جلسات زوج درمانی هم می‌گویم که دیدن عشق در رفتار فرد بسیار مهم‌تر از شنیدن آن است. گفتن را همه بلد هستند و به هم می‌گویند. مهم این است که چه کسی واقعا آن را در رفتار نشان می‌دهد. مراجعانی دارم که شکایت دارند که خسته شدم از شنیدن «دوستت دارم.» اینکه یک نفر هر روز و هر ساعت ابراز علاقه کلامی دریافت کند، از اساس تاثیر جملات از بین می‌رود و کارکرد اساسی خود را نخواهد داشت.

استفاده از جملات «دوستت دارم» و امثال آن، این است که نیاز به اطمینان و خوشحالی و محبت را در طرف مقابل ارضا کنیم اما این گفتن‌های هر ساعته اصلا اجازه نمی‌دهد که نیاز ایجاد شود، یعنی باید اجازه دهیم نیاز در طرف مقابل ایجاد شود و سپس با نوازش‌های کلامی به آن پاسخ دهیم. این موضوع درباره ابتدای ارتباط است که خام و نپخته است که باید عشق و علاقه را با عمل و رفتار نشان داد. وگرنه بعد از استحکام رابطه، باید به شکل کلامی هم ابراز شود.

مسلما در برابر گروهی که به شکل افراطی علاقه خود را ابراز می‌کنند، گروهی هم هستند که به شکل افراطی از گفتن جملات ابراز علاقه فرار می‌کنند. مثلا برخی آقایان در پاسخ به اینکه چرا به همسرت ابراز علاقه نمی‌کنی، می‌گویند پس این همه تلاش و کار برای چه کسی است و اگر نشانه عشق نیست، پس چیست؟ به این افراد باید بگوییم که به‌طور کلی بشر به‌خصوص خانم‌ها بسیار زیاد تحت‌تاثیر نوازش‌های کلامی قرار می‌گیرند و حتی اگر مطمئن باشند که دوست‌شان دارید، دوست دارند آن را بشنوند. این است که وقتی رابطه وارد مراحل پختگی می‌شود و برای خروج از عادت روزمره و حتی ایجاد تنوع، گفتن جملات عاشقانه بهترین پیشنهاد به همسران است.

در بیان محبت مدیریت داشته باشید
باید در بیان محبت مدیریت وجود داشته باشد که اتفاقا باعث قوت و قدرت ارتباط می‌شود. اما شاید نقطه ضعفی که در برخی مردان ما حتی افراد تحصیلکرده و امروزی وجود دارد این است که پس از مدتی از بیان محبت خود نسبت به همسرشان امتناع می‌کنند چون شنیده‌اند که گفتن عشق قضیه را خراب می‌کند یا باعث می‌شود که طرف اصطلاحا بر او غالب شود و… این تصورات در یک رابطه نه‌چندان سالم شکل می‌گیرد. مسلما وقتی ارتباط پخته است و امنیت لازم در آن وجود دارد بیان محبت و البته مدیریت آن می‌تواند مفید باشد و اگر کسی نمی‌تواند این کار را انجام دهد، ضعف دارد.
اینکه بترسیم طرف مقابل از بیان محبت ما سوءاستفاده کند تصور درستی نیست. این قضیه که موضوع عشق یکطرفه و افراطی بیان شود اتفاقا تا‌حدی ممکن است موید این مطلب باشد و طرف مقابل در ارتباط سوار باشد اما این معنی حذف بیان علاقه نیست. اینجا همان بحث مدیریت مطرح است. هر چیزی که افراط یا تفریط شود خراب می‌شود. عشق باید دو طرفه و ابراز آن هم دوطرفه باشد آن‌وقت است که در یک فضای امن می‌توان محبت کرد و محبت دید و نگران تسلط و کنترل رابطه نبود؛ چون همه چیز از پیش کنترل شده است.

عشق نیاز به رسوایی ندارد
عشق نیازی به فریاد زدن، رسوایی و نمایش ندارد. وقتی دو نفر در یک رابطه ایمن و متقابل قرار دارند که نیازهای یکدیگر را درک می‌کنند، متقابلا درصدد رفع نیازهای یکدیگر هستند و همه چیز خوب است، چه نیازی به نمایش محبت در جمع وجود دارد؟ در چنین موقعیتی ارتباط درگیر حواشی می‌شود و ممکن است چیزهای بیشتر دیگری در آن وارد شود که اتفاقا ممکن است مخرب باشد. آنچه به‌عنوان فانتزی عشق مطرح است این تصور را به وجود می‌آورد که کسی که عاشق است باید از جان و مال و آبرو و… بگذرد. اما این تصور برای داستان‌های عاشقانه است و در دنیای واقعی و یک ارتباط سالم بیان عشق و محبت با نمایشی بودن تفاوت دارد.

منبع: مجله سیب سبز


محبت زیادی موجب دل زدگی میشود

za4-2858



همه این را میدانند که محبت زیادی موجب دل زدگی میشود. در این مطلب از زندگی آروم در رابطه با میزان بروز عشق و علاقه به همسر صحبت خواهیم کرد.

محبت زیادی موجب دل زدگی میشود

شما هم جزو کسانی هستید که مدام پیگیر احوال نامزد یا همسرشان هستند و توقع دارند از ثانیه به ثانیه اوضاعش سر در بیاورند؟ مدام گوشی موبایل دست‌شان است و با او چت می‌کنند؟ دکتر نوری، روانشناس در حوزه زوج‌درمانی به چنین ارتباطی «عشق ناسالم» می‌گوید. کسانی که در روابط، شیفتگی کاذب را تجربه می‌کنند نمی‌توانند نقاط ضعف طرف مقابل را ببینند و هیچ‌گاه احساسات خودشان را بروز نمی‌دهند که یک وقت در ارتباط طرد نشوند. بحث شیفتگی در ارتباط بیشتر بین خانم‌ها مطرح است. دکتر نوری در ادامه می‌گوید که تفاوت بین شیفتگی و عشق سالم در چیست و ریشه اینکه بسیاری از خانم‌ها وارد چنین فازهایی از ارتباط می‌شوند، چیست.



افراد شیفته چه شکلی‌اند؟!
این افراد در ارتباط‌های‌شان واقعیت‌های رفتاری، هیجانی و شخصیتی طرف مقابل را نادیده می‌گیرند. یعنی از یک سری رفتارهای دمدمی مزاجی و عادت‌های ناسالم شخصیتی طرف مقابل به سادگی می‌گذرند. در چنین ارتباطی شیفتگی جای عشق را گرفته است.

فردی که کل زندگی‌اش با حضور طرف مقابل معنا پیدا می‌کند شیفتگی کاذب دارد. وقتی فردی عقاید، احساسات و افکار خودش را نادیده می‌گیرد یک عشق بی‌تناسب را تجربه می‌کند. وقتی فردی به دلیل دمدمی مزاج بودن و بی تفاوتی  مدام شما را تحقیر می‌کند ولی با این وجود شما با همه این مسائل کنار می‌آیید، از کنار این رفتارهای ناپسند می‌گذرید و احساس‌تان را بیان نمی‌کنید، یعنی درگیر یک عشق ناسالم هستید. وقتی از ۱۰ کلمه‌ای که بر زبان می‌آورید ۹ کلمه اسم آن فرد است، یعنی شیفته او هستید.

عشق با شیفتگی متفاوت است
یکی از نکاتی که در فرهنگ ما بد جا افتاده، زمانی است که مردم با فردی مواجه می‌شوند که در طول روز و برخوردهای مختلف فقط و فقط از طرف مقابلش در رابطه صحبت می‌کند، کسانی که این صحبت‌ها را می‌شنوند فکر می‌کنند این خانم در یک رابطه عاشقانه است و این دو نفر عاشق و معشوق هم هستند؛ درصورتی‌که این فرد درگیر یک عشق ناسالم است. فرد سالم کسی است که کار، تفریح و روابط متناسبی را تجربه می‌کند. تنها یکی از اجزای مهم زندگی هر فرد، ارتباط سالم است و به جرات می‌توانم بگویم مهم‌ترین بخش زندگی یک فرد هم هست، اما نه تمام زندگی‌اش.

چه افرادی عشق ناسالم را تجربه می‌کنند؟
–  یکی از دلایلی که این افراد بیش از اندازه به طرف مقابل‌شان مهر می‌ورزند وجود یک یا دو ویژگی مثبت در طرف مقابل است. آنها تمام مبنای آینده، ارتباط و علاقه‌شان را با تاکید بر همان یک یا دو ویژگی متمایز پایه‌ریزی می‌کنند. این ویژگی برای یک نفر تا نفر بعدی متفاوت است. برای بعضی‌ها خوش‌تیپی، جایگاه اجتماعی بالا، موقعیت شغلی، خانواده و وضعیت مالی ملاک است و درنتیجه با ارزش دادن بیش از اندازه به مثلا جایگاه اجتماعی طرف مقابل، باقی ملاک‌ها برای داشتن یک ارتباط سالم را نادیده می‌گیرند. وقتی کسی چنین تفکراتی دارد چه اتفاقی برایش می‌افتد؟ براساس یک یا دو عامل آنقدر به طرف مقابل علاقه‌مند می‌شود که ویژگی‌های دیگری که امکان دارد آینده ارتباط را به قهقرا ببرد را نادیده می‌گیرد.

– خانم‌ها گاهی شیفته مردانی می‌شوند که مطابق با چهارچوب فکری خودشان نیستند و فقط با تکیه به همان عواملی که زمینه شیفتگی را ایجاد کرده فکر می‌کنند می‌توانند با سرویس و خدمات دادن بیش از حد، فرد را به همان شکلی در بیاورند که خودشان می‌خواهند. یکی از صدماتی که چنین تفکری ایجاد می‌کند این است که شاید طرف مقابل اصلا علاقه‌ای به تغییر نداشته باشد.

–  زنان شیفته دنبال این هستند که خیلی از کارهایی را که دوست داشته‌اند و نتوانسته‌اند انجام دهند فرد دیگری انجام دهد. این افراد خودآگاهی بسیار پایینی دارند؛ چراکه اگر شخصیت خود را می‌شناختند سعی می‌کردند خودشان را تغییر دهند و کارهایی را که از طرف مقابل انتظار دارند خودشان انجام دهند.

–  یکی دیگر از موارد سنجش افراد شیفته بررسی دوران کودکی آنهاست . اعضای خانواده تاثیرات بسیار مهمی از دوره کودکی تا رشد افراد برعهده دارند. اینکه در بسیاری از خانواده‌ها نیازهای سایر اعضای خانواده نسبت به نیازهای خود فرد اولویت بالاتری دارد، باعث می‌شود کودک هیچ‌گاه خودش را اولویت اصلی زندگی در نظر نگیرد. در رویکرد تحلیل رفتار متقابل یا TA در درون همه ما، من کودک، من والد و من بالغ وجود دارد؛ درنتیجه امکان دارد یک خانم در فضای رشد خودش یکی از والدهایی که با آن همانندسازی می‌کند، مادرش باشد. این مادر اگر بسیار شیفته و خدمات‌رسان به اعضای خانواده باشد ممکن است دختر این خانواده ناخودآگاه همین الگو را در آینده پیاده کند. درنتیجه فرد در ارتباط‌های بزرگسالی و به‌خصوص در روابط عاطفی‌اش یک نوار کاست ضبط‌شده از رفتارها و صحبت‌های پدر و مادرش را عینا اجرا می‌کند.

–  خیلی از پدرها و مادرها در دوران کودکی دایما بچه‌ها را در نقش بزرگسالی وارد کرده‌اند؛ یعنی از همان دوران به کودک گفته‌اند تو آدم بزرگی هستی و اجازه کودکی کردن را به فرزندشان نداده‌اند. سپردن مسوولیت‌های بزرگسالانه به یک کودک صحیح نیست. گاهی در خانواده‌هایی که پدر یا مادر فوت می‌کنند، از هم جدا می‌شوند یا هر دو شاغل هستند؛ فرزند عهده‌دار مسوولیت بیشتری می‌شود. در چنین شرایطی فرزند ناچار است نقش پدر و مادر را برای خواهر و برادرهای دیگر بازی کند. این بچه‌ها یاد می‌گیرند از همان سنین به دیگر اعضای خانواده سرویس دهند و درنتیجه در رابطه عاطفی هم عموما دچار شیفتگی می‌شوند چون همیشه مجبور بوده‌اند نقشی را بازی کنند که از لحاظ سنی با آن تناسب نداشته‌اند.

– طبق دیدگاه روان پویشی و روابط موضوعی که توسط خانم ملانی کلاین مطرح شده، ما در آینده با کسی ازدواج می‌کنیم که آن فرد بدل تصویری از گذشته است که یا به آن تصویر علاقه‌مند هستیم یا می‌خواهیم از آن تصویر فرار کنیم. یعنی ممکن است با کسی شبیه پدرمان ازدواج کنیم. این دیدگاه می‌گوید اگر پدرتان را دوست دارید عاشق فردی می‌شوید که یک تا دو ویژگی پدر شما را دارد اما وقتی ازدواج می‌کنید متوجه می‌شوید فقط همان دو ویژگی بوده و این فرد با پدر شما بسیار متفاوت است. یا حتی ممکن است با پدرتان رابطه خوبی نداشته باشید و عاشق مردی شوید که اصلا شبیه پدرتان نیست اما ویژگی‌های منفی بسیار دیگری دارد.

عشق ناسالم چه مشکلاتی را به دنبال دارد؟
– یکی از مشکلاتی که گریبان چنین رابطه‌هایی را می‌گیرد این است که این خانم‌ها اعتقاد دارند اگر تمامیت خودشان را در یک رابطه عاشقانه خرج کنند، می‌توانند طرف مقابل را تغییر یا او را در رابطه نگه دارند.

–  مهرورزی بیش از حد دارند تا بتوانند احساس طرف مقابل‌شان را زیاد کنند یا احساسی متفاوت در آن فرد ایجاد کنند. درواقع با زیر سلطه بردن طرف مقابل سعی دارند رابطه‌ای متفاوت از دیگران را از نظر میزان عشق تجربه کنند.

–  وقتی بیش از حد به کسی ابراز احساسات کنید طرف مقابل را وارد یک حوزه رفتاری منفعل می‌کنید و یک فرد شیفته با چنین برخوردی ناخودآگاه طرف مقابل را از خود دور می‌کند.

–  افراد شیفته با واقعیت‌های رابطه عاطفی میانه‌ای ندارند. ازدواج یک انتخاب عاقلانه است، نه یک انتخاب احساسی. افرادی که شیفته هستند براساس ملاک‌های احساسی که از دوران کودکی شکل گرفته رابطه‌شان را جلو می‌برند. چه اتفاقی می‌افتد؟ این افراد در دوران آشنایی و پیش از ازدواج بیشترین خطاها را مرتکب می‌شوند. یکی از بزرگ‌ترین خطاهای‌شان این است که سوال‌های کافی از طرف مقابل‌شان نمی‌پرسند و اعتقاد دارند این رابطه را تحت هر شرایطی باید حفظ کنند. یا می‌ترسند فرد دیگری را پیدا نکنند که آنقدر دوستش داشته باشند و مورد پذیرش قرار بگیرند یا این فرصت را بهترین می‌دانند. گاهی هم اصلا نمی‌دانند چه سوالی بپرسند. حتی گاهی می‌ترسند اگر احساس‌شان را مستقیم بیان کنند این رابطه قطع شود.

–  خیلی زود با الگوها، ارزش‌ها و رفتارهای فرد مقابل سازش پیدا می‌کنند. برای خوشحالی طرف مقابل از خوشحالی خودشان می‌گذرند. سعی می‌کنند با خانواده ارتباط را کم کنند و در جمع‌هایی حضور پیدا کنند که طرف مقابل دوست دارد. هیچ‌وقت احساسات خودشان را بروز نمی‌دهند. مثلا وقتی به آنها می‌گوییم این شخص پرخاشگر است، سریع دلیل‌تراشی می‌کنند که نه، به این خاطر است که کودکی سختی را گذرانده یا وقتی می‌شنوند طرف مقابل معتاد است می‌گویند نه، تفننی مصرف می‌کند.

چطور گرفتار چنین روابطی نشویم؟
– در ارتباط‌های پیش از ازدواج حتما سوال‌هایی در زمینه تفاهم‌ها و تفاوت‌ها  بپرسید.
– اگر مشکلاتی از کودکی داریم برای درمان به متخصص مراجعه کنیم.
– گاهی کارهایی را که قبلا برای انجام دادنش وابسته به دیگران بودید به تنهایی انجام دهید.
– سعی کنید برای یک انتخاب سالم در کنار نقاط قوت افراد، نقطه‌ضعف‌های‌شان را هم در نظر بگیرید.

منبع:مجله زندگی ایده آل



روش های موثر برای مبارزه با پیری پوست

skin5




شعه خورشید UV به پوست آسیب رسانده و منجر به خطوط نازک و چین و چروک می شود. همواره پوست را از اشعه های مضر محافظت کنید. در طول روز هر زمانی که می خواهید بیرون بروید حتما از ضد آفتاب استفاده کنید.

در این مطلب از زندگی آروم به بررسی روشهای موثر و معتبر برای مبارزه با پیری و چین و چروک پوست ، میپردازد.


اسرار ضد پیری که خانم ها باید بدانندسالمندی یک فرایند آرام و طبیعی است. هنگامی که یک زن به ۳۰ سالگی می رسد نشانه های اولیه پیری مانند خطوط و نقاط چین و چروک شروع می شود. همانقدر که سن بالا میرود، پوست او قابلیت ارتجاعی خود را از دست می دهد، و در نهایت به چین و چروک منجر خواهد شد با این حال، ما میتوانیم این روند را به تاخیر بیاندازیم و از جوان تر شدن پوست لذت ببریم. با مراقبت مناسب در سن مناسب می توانید با پیری مبارزه کنید.

مصرف آنتی اکسیدان ها به اندازه کافی

مصرف مقدار زیادی از آنتی اکسیدان ها در سنین پایین با رادیکال های آزاد که باعث پیری پوست میشوند مبارزه می کند. این رادیکال های آزاد قرار گرفتن در معرض مواد سمی در محیط زیست است. بنابراین، میوه، سبزیجات و دانه ها منبع خوبی از آنتی اکسیدان ها هستند.

ماساژ با روغن کنجد

روغن کنجد به عنوان یک درمان مفید علائم پیری شناخته شده است. ماساژ با روغن کنجد بر روی پوست در صبح بسیار خوب است. شما می توانید یک دوش پس از آن بگیرید. انجام این کار جریان خون را تحریک و پوست را سالم و درخشان می کند. همچنین پوست هیدراته شده و می توانید از سلولهای مرده پوست خلاص شوید. استفاده روزانه از این درمان پوست را سالم و جوان نگه می دارد.
اجتناب از شکر فرآوری شده

قند و شکر، کلاژن را پایین می آورد در نتیجه باعث ایجاد خطوط نازک و چین و چروک می شود. قند فرآوری شده در نوشابه، شکلات، کیک و غیره یافت می شود.

محافظت از پوست در برابر خورشید

اشعه خورشید UV به پوست آسیب رسانده و منجر به خطوط نازک و چین و چروک می شود. همواره پوست را از اشعه های مضر محافظت کنید. در طول روز هر زمانی که می خواهید بیرون بروید حتما از ضد آفتاب استفاده کنید.
لایه برداری مهم است

لایه برداری به بهبود بازسازی سلول های جدید کمک می کند و سلول های مرده پوست را از بین می برد، در نتیجه پوست را برای مدت طولانی تری سالم و جوان می کند.

اعتراف رابطه های جنسی گذشته به همسر

za4-2885


در این مطلب از زندگی آروم در رابطه با گفتن یا نگفتن رابطه های جنسی که در گذشته داشته ایم به همسر فعلی صحبت خواهیم کرد.


اعتراف رابطه های جنسی گذشته به همسر

برخی اوقات در روابط همسرداری پیش می آید که همسر دوم خانمی از رابطه جنسی اش با همسر قبلی اش سوال می کند. در این مواقع خانم در برابر این سوال نمی داند چه پاسخی دهد.
اگر همسر دوم در مورد رابطه جنسی با همسر قبلی پرسید چه کنیم؟
بسیاری از زوجهای جوان به دلیل عدم آشنایی و در پاره ای از موارد نبود آگاهی کافی درباره نحوه برخورد با روابط عاطفی و زناشویی بین همسران ، با مشکلاتی مواجه هستند، که متاسفانه این مشکلات در برخی از موارد تبدیل به بحران های خانوادگی می گرد که آثار آن در معضلاتی همچون افزایش آمار طلاق در جامعه ، تنوع طلبی جنسی و…. قابل مشاهده می باشد . ما با هدف پیش گیری از ایجاد این گونه مشکلات و با احترام به حریم خانواده ، جهت افزایش دانایی زوجهای جوان و کمک به بهبود واستحکام روابط همسران اقدام به تهیه و ارائه مطلب زیر نموده است.

خانم‌هایی که برای بار دوم ازدواج کرده‌اند این مشکل را خوب می‌شناسند. این که شوهرشان در مورد رابطه زناشویی‌شان با همسر قبلی کنجکاوی و تجسس کند. در این شرایط اگر خانم توضیح بدهد در هر دو صورت ممکن است مشکلاتی ایجاد شود که زندگی زناشویی را به مخاطره بیاندازد. با دکتر شیخ الاسلامی پزشک عمومی و دارای مدرک دکترای تخصصی روانشناسی در این خصوص گفت و گویی داشته‌ایم که می‌خوانید.

_ آقای دکتر اگر همسر دوم خانمی، از رابطه جنسی‌‌اش با همسر اول پرسید باید به او چه بگوید؟
اول از همه اینکه پرسیدن این سوال واقعا جایز نیست. اما اگر همسرتان در این خصوص از شما سوالی پرسید لزومی ندارد وارد جزئیات رابطه­ قبلی ­تان شوید چون این کار نه تنها هیچ سودی ندارد بلکه ممکن است ضررهایی هم داشته باشد. بهترین پاسخ برای چنین سوالی این است که خانم بگوید: « من احساس خوبی از بیان جزئیات رابطه­ قبلی­ ام ندارم و دلم نمی­ خواهد در این خصوص با شما صحبت کنم».

_ مهمترین تاثیری که پاسخ به این سوال ممکن است روی زندگی آدم ­ها بگذارد، چیست؟
یکی از اتفاقاتی که در این شرایط ممکن است رخ دهد، مقایسه کردن است. گاهی اوقات خانم­ ها وقتی با این سوال روبرو می­ شوند اولین کاری که می ­کنند این است که ممکن است شروع کنند به مقایسه­ رابطه جنسی قبلی­ شان با رابطه ای که الان دارند و این باعث ایجاد مشکل در رابطه­ جدید­شان می­ شود.
خانم ­ها بهتر است وقتی با کنجکاوی همسرشان مواجه می­ شوند به او بگویند:« من از رابطه ای که با هم داریم راضی هستم و احساس خوشایندی دارم و از اینکه به زندگی زناشویی قبلی ام  فکر کنم یا آن را به یاد آورم واقعا ناراحت می شوم. بهتر است روی رابطه­ خودمان تمرکز کنیم و از آن لذت ببریم. این سوالات فقط باعث بروز مشکلات می ­شود.»

در این مکالمه خانم باید به طرف مقابل این اطمینان را بدهد که فقط رابطه فعلی­ اش برایش اهمیت دارد و آن ­را با رابطه­ قبلی حتی در ذهنش هم مقایسه نمی­ کند. وقتی این اطمینان بخشی از سوی خانم­ ها به همسرشان داده شود، طرف مقابل نیز احساس رضایت خواهد کرد و دیگر این سوال را مطرح نمی ­کند.

_ اگر در مواردی اندک باز هم این سوال مطرح شد، خانم باید چطور برخورد کند؟
اگر همسرتان باز سوال را مطرح کرد از او بخواهید دلیل تکرار کردن سوالش را با آن همه توضیحاتی که شما ارائه کردید بیان کند و با صراحت به او بگویید از اینکه این سوال مطرح شود احساس خوبی ندارید و این مساله ممکن است رابطه جنسی ­تان را با مشکلات زیادی روبرو کند.

منبع: ninisite.com


تاثیر بی اختیاری در ادرار در رابطه جنسی

za4-3371

بی اختیاری در ادرار به دلیل بیش فعال بودن مثانه است. در این مطلب از زند وم در رابطه با تاثیرات مثانه بیش فعال بر رابطه جنسی صحبت خواهیم کرد.

تاثیر بی اختیاری در ادرار در رابطه جنسی

اگر چه حرف زدن در مورد رابطه جنسی و یا مثانه بیش فعال برای خانم ها دشوار است اما به نظر می رسد که صحبت کردن در مورد تاثیر مثانه بیش فعال بر رابطه جنسی از این نیز مشکل تر باشد.


بیش فعالی مثانه می تواند در بخش های مختلفی از زندگی از جمله روابط عاشقانه و جنسی افراد تاثیر بگذارد. اغلب اوقات، زنان در مورد امکان نشت ادرار در هنگام رابطه جنسی و یا اورگاسم ابراز نگرانی می کنند.

مثانه بیش فعال و یا بی اختیاری ادرار می تواند نشانه های فیزیکی و روانی مانند ترس، اضطراب و یا شرم را در هنگام رابطه جنسی و یا معاشقه به همراه داشته باشد. در ادامه به نکاتی خواهیم پرداخت که می توانند به شما در این زمینه کمک کنند.

آیا رابطه جنسی برای افراد مبتلا به مثانه بیش فعال مجاز است؟
متاسفانه بسیاری از زنان مبتلا به مثانه بیش فعال از برقراری رابطه جنسی خودداری می کنند. آنها فکر می کنند که رابطه جنسی می تواند برای مثانه بیش فعال مضر بوده و یا آن را بدتر کند.

این یک باور نادرست است. برقراری رابطه جنسی برای افراد مبتلا به مثانه بیش فعال خطرناک نبوده و آسیبی به مثانه آنها وارد نمی کند (مگر در موارد ابتلا به افتادگی مثانه).

در مورد صحبت کردن درباره بیش فعالی مثانه راحت باشید. رابطه جنسی یک چیز است و صمیمیت و معاشقه یک چیز دیگر. صمیمیت و معاشقه با افزایش سن و یا با بیش فعالی مثانه تغییر نمی کند.

بسیاری از زوج ها در مورد برخی مسائل، بحث های طولانی مدت انجام نمی دهند و اهمیت صمیمیت و معاشقه را بیشتر از بحث مورد نظر می دانند. یکی از این مسائل ممکن است مثانه بیش فعال باشد.

ممکن است زنانی که به نشت ادرار در هنگام رابطه جنسی و یا ارگاسم مبتلا هستند احساس خجالت داشته باشند و یا حتی اگر شریک جنسی آنها این موضوع را بداند و آن را قبول کرده باشد، ممکن است زنان به شریک جنسیشان اجازه برقراری رابطه جنسی دهانی ندهند. و یا برخی از افراد مبتلا به مثانه بیش فعال حس می کنند که بوی ادرار می دهند و جذاب نیستند.

به طور کلی باید گفت که پنهان کردن مسائل در یک رابطه کار درستی نبوده و می تواند بر روح و روان شما تاثیر منفی بگذارد. پس بهتر است اینگونه مسائل را به راحتی مطرح کنید. تا زمانی که شریک جنسی شما از این قضیه با خبر نباشد و نسبت به آن واکنش نشان ندهد نمی توانید در مورد آن قضاوت کنید.همراه با شریک جنسیتان مشکل را حل کنید.

اگر به راحتی مشکل مثانه خود را با شریک جنسیتان در میان بگذارید می توانید با همکاری هم با این وضعیت مقابله کنید. اگر در هنگام رابطه جنسی و یا اوج لذت جنسی با بی اختیاری ادرار مواجه هستید، شاید همراه داشتن یک حوله و استفاده از آن بتواند در حل این مشکل به شما کمک کند. سعی کنید در مورد این مشکل با شریک جنسیتان مشورت کنید و با همفکری برای این مشکل راه حلی مناسب پیدا کنید.

بهتر است این گفتگو ها به صورتی مثبت و منطقی و خارج از اتاق خواب انجام شود و شروع بحث باید با فراهم کردن زمینه باشد و شروع ناگهانی بحث و بیان مستقیم مشکل چندان توصیه نمی شود.

منبع: shafajoo.com